!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

دائما یکسان نباشد حال ما!
امیدوارم که اینجا و خاطراتش رو از یاد نبرید:)



۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

 


"چقد خوبه اینه این مهران خانِ مدیری"

روح عارف لرستانی شاد

شوخی کردم اپیزود مترو!

  • ۱ نظر
  • ۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۰۰
  • ۳۳۵ نمایش
  • یه بنده خدایی

فکر تو!

۲۶
مرداد

 

یکم محسن جانِ یگانه گوش بدیم!

 

 

 

 

فکر تو تنها کرد منو
از همه دورم کرد
چشامو بستم رو همه
عشق تو کورم کرد
یخ زده بودم تو خودم
عشق تو آبم کرد
قبل تو آروم بود دلم
عشق خرابم کرد
فکر تو پیرم کرد
بهونه گیرم کرد
از همه سیرم کرد
فکرت اسیرم کرد
فکر تو پیرم کرد
بهونه گیرم کرد
از همه سیرم کرد
فکرت اسیرم کرد
دیدی که عشقت کم نشد
از دل دیونه ام
رفتم فراموشت کنم
دیدم نمی‌تونم
عادت هر لحظه ام شده فکرم این جایی
سهم از عشقت این نبود این همه تنهایی
فکر تو پیرم کرد
بهونه گیرم کرد
از همه سیرم کرد
فکرت اسیرم کرد
فکر تو پیرم کرد
بهونه گیرم کرد
از همه سیرم کرد
فکرت اسیرم کرد

 

 

  • ۷ نظر
  • ۲۶ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۲۰
  • ۲۶۱ نمایش
  • یه بنده خدایی

  • ۰ نظر
  • ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۹
  • ۲۹۸ نمایش
  • یه بنده خدایی

این روزا همه درگیر کنکور و رتبه و سنجش و انتخاب رشته هستن و منو یاد سالی که خودم کنکور داشتم انداخت.سالی که  خیلی بیشتر با بچه ها خندیدیم و خاطرهایی ساختیم که هنوزم وقتی به یاد میاریمشون تازه و خنده دارن و همش به این فکر میکنیم چرا اینقد زود تموم شدن!

القصه متن زیر که براتون اوردم نوشته خودم درمورد شرایطم حدود چند هفته به کنکوره که از صفحه دهم همین وبلاگ کپی کردمش:


به نام خدا

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
.
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
.
بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف.
.
حال اینان چی اند و چه خواهند شد بین خودم و کسانی نزدیک ولی فرصت دست داد تا بگویم آن پسوند"dr"اول اسممان الکی نبود و دکترا داریم⬅از چه نوعش؟نوشتن اراجیف . بنده دکتر سعید(دکتر در زبان فارسی امروز جز آرایه ی شاخص است)دکترا دارم ولی چه باعث شد به این نتیجه برسم؟

هیچ جز فشار زیاد امتحان(مصدر باب افتعال است).نمیدانید که باید درس و مطالعه(حرف واو باعث پیداش آرایه ی معطوف میشود که هر دو کلمه یک نقش میگیرند)دقیق و چند برابر کرد(برابر کرد فعل مرکب است).جدیدا پرخور هم شده ام(نظریه ی تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در روانشنایی)و چند عادت عجیب پیدا کرده ام.موجودات را عجیب نام میبرم مثلا به انسان میگویم حیوان ناطق(حد تام در منطق).میدانی نتیجه ی یک سال، سال بعد مشخص میشود اگر درس بخوانی موفق خواهی شد(جمله ی شرطیه ی متصل در فلسفه).

شاعر میگوید :درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آورد چرخ نیلوفری را(شعر از ناصر خسرو قبادیانی است)
زمانی که به امتحانات فکر میکنم اینچنین میشوم...نمیدانم شاید مرضی باشد که تمام همسالانم داشته باشند.
بزرگان و کوچکان و همسالان بگویند که آیا شرایط من عادی است؟؟؟؟

راستی در فیلمی طرف گفت نظام فئودالیته(نظام ارباب رعیتی که در کتاب تاریخ 2 آمده است)جالب بود برایم هیچ.



  • ۳ نظر
  • ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۰
  • ۱۷۳ نمایش
  • یه بنده خدایی