!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

دائما یکسان نباشد حال ما!
امیدوارم که اینجا و خاطراتش رو از یاد نبرید:)



از بالای پل!

چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ب.ظ

پسرک بالای میله های حفاظ پلی در حالی که پاهایش را در هوا تکان میداد نشسته بود و مشغول تماشای ماشین هایی که از زیرش رد میشدند بود...شاید در دنیای کوچک خود زیاد ماشین باز نبود و مدل آن ها را نمیدانست ولی با خود میگفت شاید روزی یکی از این ماشین ها را خریدم...برخی از مردمی که از زیر پل حرکت میکردند با دست او را بهم نشان میدادند و تاسف میخوردند ولی او غرق در رویا در حال فکر به آینده بود که به ناگاه دید چراغ راهنمایی و رانندگی قرمز شده...سریع پایین آمد و دستمال و شیشه پاک کن خود را به کار گرفت!

  • ۹۸/۰۸/۲۹
  • ۲۱۱ نمایش
  • یه بنده خدایی

نظرات (۸)

  • دانیال طاهری فر
  • ...

    پاسخ:
    ؟؟؟

    :)

    پاسخ:
    به به سکوت جان

    چخبرا بعد این همه مدت؟؟؟؟؟؟

    هیچی هستیم خداروشکر :)

    شما چه خبر؟

    پاسخ:
    ما هم خدارو شکر

    کم پیدا بودی :)))))))

    مدتی تو خودم بودم

    سه چهار روزی هست زندگی جدیدی پیدا کردم :)

    پاسخ:
    زندگی جدید یکم مبهم بودااا

    اوهوم

    شایدم خیلی :)

    پاسخ:
    اووووووووووووووووووووووووووووووووف
    چقد خفن
    بیا درگوشی به ما هم بگو :))))

    :((

    پاسخ:
    چی شدی؟!

    😭😭😭😭😢

    پاسخ:
    چن تا شیشه آبغوره گرفتی تا الان؟!

    :))

    دارم اذیت میکنم مدل خودتون کامنت میذارم یکم تجربه کنید😛😂

    پاسخ:
    آخی😃😃
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی