مود ۱۲ (+۱۸ 😅)
ای صنم گر من بمیرم ناچشیده زان لبان
دادگر از تو بخواهد دادِ من روز حسیب
- ۱۵۹ نظر
- ۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۸:۱۲
- ۸۶۲ نمایش
ای صنم گر من بمیرم ناچشیده زان لبان
دادگر از تو بخواهد دادِ من روز حسیب
بهار دیده ی من نیست جز که عکس رخش تلطفی بکن و عکس آن بهار بیار
ز بهرِ روشنیِ چشم کز رخش دورَست غبار ازان طرف و گرد از آن دیار بیار
من آن حدیث که گفتم نگاه دار و ببر هر آن جواب که گوید به یاد دار و بیار
در انتظار تو سعدی همیشه می گوید که ای نسیم سحر بوی زلف یار بیار
بعد استقبالتون از حنجره طلاییم مناسب دیدم اینم روخونی کنم براتون تا روحتون به فنا بره😅😂
راستی برای خوندن کل غزل اینجا رو بزنید :)
دارم به موقعی فک میکنم که با اخم دارم بهت نیگا میکنم و تو اصرار داری که بدمش بهت ولی قبول نمیکنم...روی انگشتای پات بلند میشی ولی بازم بهشون نمیرسی :)
پ.ن: برداشت هایی متفاوت :)
کسانی هم که میدونن چیه داستان،بیان نگن دورهمی طور از اینکه یه اشتراک نظر یواشکی ای داریم کیف کنیم
خخخ