تضاد دیالکتیک :(

با اینکه این روزا در این شدت گرما تبدیل به قالب های یخِ متحرکِ در حال ذوب شدیم ، ولی همچنان تو بهترین سه ماه سالیم و این تازه شروعشه :/

نامه ای به نیمه ی گمشده ۱۵

درسته که نه قیافه و هیکل مناسبی دارم...نه درآمد و اصلا کاری...و اصلا هم آدم دلنشین و خوش اخلاقی نیستم ولی به خاطر اعتماد به سقفم باهام راه بیا

(با اعتماد به سقفی مثال زدنی چشمک میزند)

پنج هزار و ششصد و بیست و پنج جمله ی مافوق فلسفی از دیدگاه نگارنده(4)

هیچوقت در حال زندگی نمی کنیم...یا در حال خاطره بازی گذشته هستیم یا تخیل آینده رو داریم!

خارج از این حتی نمیشه حال رو نشون داد :/

دختر همسایه (2)

سوار آسانسور که شدم قبل از اینکه در بسته شه دختر همسایه خودشو رسوند...بعد از سلام و این ها وقتی دید به یه گوشه ای خیره شدم با تعجب پرسید طبقه سوم میرید دیگه؟!

اولش جا خوردم و نمیدونستم چی باید بگم...زبونم بند اومده بود...متوجه نگاه عجیبش به خودم شدم...هول شدم و گفتم:فرقی نمیکنه هر طبقه ای شد پیاده میشم.

لبنخدی زد و همون دکمه طبقه سوم رو زد.

نامه ای به نیمه ی گمشده 14

اگه میخوای توی عکسای دونفرمون یه حداقل مویی داشتم باشم همین الانا وقتشه که دیگه بیای 😁😁

دختر همسایه (1)

متاسفانه با تموم شدن ماه رمضون دیگه دختر همسایه با اون چادر گُل گُلیش برامون آش نذریِ دم افطار نمیاره :(

نامه ای به نیمه ی گمشده ۱۳

 فردا با پایگاه بسیج محلتون بیا حرم امام...ساعت 10 صبح ضلع شمال شرقی حرم منتظرتم😁😁

نیازمندی ها

به یک استاد جهت دعوت از ما و برگذاری مراسم افطار در منزل خود با بهترین کیفیت و امکانات نیازمندیم :)

نامه ای به نیمه ی گمشده ۱۲ (ورژن آقای دلّاک)

پشت همه را کسیه کشیدم ولی پشت خودم چرک مرده است!

بیا و پشتم را با بهترین سرشور و کیسه ای که در کلکسیونم دارم کسیه بکش :)

بیانیه شماره ۳

لاجرم با توجه به درخواست های زیاد هموطنان همینجا فتوای محاربه با افرادی را که بعد از نهم فروردین ماه هم به بهانه ی عید دیدنی به خانه ها حمله میکنند ، برای مردم مظلوم ایران صادر میکنم :)