!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

...پیرمردی که ساکن اینجا بود،بار سفر بست ولی خب بعد یه مدت برگشت

!بیگانه ای در خط زمانی متفاوت

دائما یکسان نباشد حال ما!
امیدوارم که اینجا و خاطراتش رو از یاد نبرید:)



صورتک طوری؟! (آقا مهدی خانِ یراحی)

جمعه, ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ب.ظ

متن موزیک در کامنت اول

 

 

 

 

  • ۹۷/۰۹/۰۹
  • ۲۰۵ نمایش
  • یه بنده خدایی

نظرات (۲)

  • یه بنده خدایی
  • کجاس اون خنده های کوچیک بپرس از قاب عکس رو میز
    چقدر یه دفعه ریختیم بهم هی ریختیم بهمش
    یه صورتک رو صورتامون همش فرار از اشتبامون
    بخار بارون رو شیشست و بارون همیش هست با غمش
    تو ذهن من تو جا گذاشتی یه مشت از خاطراتمونو
    تو نیستی من چرا بمونم چجوری سر کنم جنونو
    تو این خیابونای تاریک زیادن آدمای تنها
    کجای این شب شلوغی صدامو میشنوی از اینجا
    یه کابوس بغل کرده شب هامو نیستی نمیبینم فردامو
    باور نکردم این تنها شدن رو
    میترسم از این حال سردرگم خستم همین بارو درکم کن
    بی تو نمیبینم هیچ وقت خودمو

    تو ذهن من تو جا گذاشتی یه مشت از خاطراتمونو
    تو نیستی من چرا بمونم چجوری سر کنم جنونو
    تو این خیابونای تاریک زیادن آدمای تنها
    کجای این شب شلوغی صدامو میشنوی از اینجا
  • جناب منزوی
  • گرچه تکراری بود، ولی قشنگ بود :)
    پاسخ:
    چیزی که قشنگ باشه تکرارش لذت بخشه دیگه :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی