اگر بتونم...
تو این 6 سال و خورده ای با احوال مختلف کارای مختلفی توی این وبلاگ شده و همیشه نوشتن یا منتشر کردن دلخواسته هام برام مهم بودن...سنم رفته بالا...وقتم بشدت درگیر مسائل دیگری شده...حوصلم شاید نگیره ولی نمیخوام اینجا رو مث یه باری که قبلا اتفاق افتاده تعطیل کنم...به همین جهت سعی میکنم تا اگر بتونم چراغ اینجا روشن بمونه و کرکرش بالا... برای همین تصمیم گرفتم که به مرور (خیلی زمان منظم نداره) با ترکیب برخی از علایقم یه بخش جدیدی (که احتمالا بخش اصلی اینجا میشه برای مدتی نامشخص) به اینجا اضافه کنم که بشینم و ترجمه کنم...هم برای خودم و هم برای شما...برای خودم که کمی زبان تمرین کنم و برای شما که اگر دیگه هیچ جوری نمیتونید کتاب بخرید و بخونید شاید بهانه ای بشه که اینجا بخونیدش و از شدت افتضاح بودن ترجمه برید هرجور شده کتاب رو بخرید و بخونید و لذت ببرید:))
ترجمه اول: رمان بیچارگان از فئودور داستایفسکی👇
- ۰۱/۰۱/۰۴
- ۲۷۸ نمایش
:)کار خوبی میکنی چراغشو هرچند نامنظم روشن نگه میداری:)